مهمترین هدف ورزش بندگی خداوند است.

وی در مقدمه سخنان خویش گفت: اسلام دینی است که به تمام شئونات زندگی بشر توجه نموده و به همه‌ی آنها اهمیت داده است. به همین دلیل اسلام با بیکاری و بی‌توجهی نسبت به زندگی و جسم مخالفت کرده است. امروزه یکی از مشکلات جامعه بشری، مساله بیکاری و عوارض ناشی از آن است. بسیاری از انحرافات، از قبیل: اعتیاد به مواد مخدر، دزدی و ایجاد مزاحمت، دعواها و درگیری‌های خیابانی، انحرافات جنسی و … زاییده‌ی بیکاری است. شاید به واسطه جلوگیری از همین عوارض سوء بیکاری باشد که می‌بینیم در اسلام از “کار و انسان شاغل” بسیار تجلیل شده است. بدون شک، مردم و کشور باید در پی ایجاد کار و اشتغال سالم برای همه باشند، ولی آیا همیشه امکان اشتغال برای همه و به ویژه جوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر این امکان فراهم نشد، تکلیف چیست؟ یا اگر فردی شغلی دارد و در کنارش اوقات فراغت زیادی هم دارد، باید چکار کند؟ قطعا یکی از سرگرمی‌های مفید و لازم برای انسان ورزش است.
مولوی مکفی در مورد اهمیت ورزش خاطرنشان کرد: ورزش یکی از مفیدترین و سالم‌ترین سرگرمی‌هایی است که می‌تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند. ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارها و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می‌بخشد. ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می‌سازد. ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می‌دهد. ورزش، توان انسان را برای انجام کارهای روزمره شخصی و اجتماعی بالا می برد، حتی عباداتی از قبیل نماز، روزه، حج و جهاد نیز با بدنی سالم و نیرومند، بهتر و راحت‌تر انجام می‌گیرد.
ورزش، کمک شایانی به تقویت سلامتی جسمانی و روانی می‌كند، و طبیعتاً جسم‌های ضعیف به‌خاطر کمبودها و خستگی‌های ناشی از ضعف، افکاری آشفته دارند.
ایشان در بیان تاریخچه ورزش یادآور شد: اصل ورزش را از يونان دانسته‌اند كه به منظور چابكی بدن و ايجاد قوت انجام مي‌يافت. 2500 سال قبل از ميلاد ورزش به وسيله چينی‌ها جهت درمان بيماری‌ها و طولانی كردن عمر به كار مي رفته است.
ایشان در این زمینه با استناد به آیات قرآن تصریح کرد: در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که به گونه‌ای بر اهمیت ورزش و نیرومندسازی جسم در کنار تقویت روح و بُعد علمی دلالت دارد. ما در اینجا به برخی از آیات اشاره می‌شود.
خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره انفال می‌فرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللهِ وَعَدُوَّكُمْ …» مراد از «قوۀ» مطابق حدیث پیامبر «رمی» (یعنی: تیراندازی) می‌باشد.
خداوند متعال در سوره اعراف آیه ۶۹ از جسم قوی به عنوان نعمت یاد کرده و می‌فرماید: «… وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏»
زمانی که حضرت شعیب(ع) با دختران خود در مورد حضرت موسی(ع) مشوره می‌کند، یکی از آن دو دختر به پدر پیشنهاد می‌کند که موسی را استخدام نماید و در ادامه، دلیل این پیشنهاد و انتخاب را چنین بیان می‌کند: «… اِنَّ خَیرَ مَنِ اسْتأْجَرْت الْقَوِی الاَمینُ» (قصص/26) در اینجا قوی بودن به عنوان یک مزیت و امتیاز برای حضرت موسی به حساب آمده است. البته آن قوی بودنی که با امین بودن همراه باشد.
در جای دیگر کلام الهی که مربوط به واقعه حسادت برادران یوسف نسبت به او باشد، مشاهده می‌کنیم که در حالی که برادران یوسف، بزرگ‌ترین گناهان را مرتکب شده و به قول خودشان برادرشان را از روی غفلت به کشتن داده‌اند، بهترین عذری که ارائه می‌کنند، اشتغال به ورزش و مسابقه ورزشی است و می‌گویند: «یا اَبانا اِنّا ذَهَبنا نَسْتَبِقُ وَتَرَکنا یوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَاَکلَهُ الذّئِبُ» (یوسف/17) و آن پیامبر هم به آنان خرده نمی‌گیرد که چرا به ورزش و مسابقه ورزشی پرداختید و اين خود دلیلی بر تأیید ورزش و مسابقه است.
از جمله مواردی که نیرومندی جسمانی به عنوان یک مزیت و امتیاز در قرآن ذکر شده، داستان طالوت و قوم بنی اسرائیل است. قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبری‌های خردمندانه حضرت موسی از آن وضع اسف‌انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند، ولی پس از مدتی دچار غرور شده و دست به قانون شکنی زدند، و به همین جهت، سرانجام از قوم «جالوت» شکست خوردند. این وضع، چندین سال ادامه داشت، تا آن که خداوند پیامبری را برای نجات و ارشاد آنها برانگیخت. بنی‌اسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیری برای آنها انتخاب کند. بعد از تقاضای این پیامبر، به او وحی شد که طالوت را به پادشاهی ایشان برگزیدم: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکمْ طالوُتَ ملِکا» از آنجا که طالوت مردمی کشاورز بوده و توانایی مالی چندانی نداشت، اشراف با انتخاب وی مخالفت نمودند و گفتند: «قالوُا انّی یکونُ لَهُ الُملک عَلَینا و نَحنُ اَحَقُّ بِالْمُلْک مِنْهُ وَ لَمْ یؤتَ سَعَه مِنَ الْمالِ» خداوند متعال در جواب آنها در کلام پاکش می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیکم وَ زادَهُ بَسْطَه فِی الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ» در اینجا دو خصلت «گسترش علمی و توانایی جسمی» را بر دو خصوصیت دیگر، یعنی قدرت مالی و افتخارات نژادی و نَسَبی ترجیح می‌دهد و دارنده این دو خصلت را برای احراز مقام رهبری شایسته‌تر می‌داند. از این ترجیح نتیجه گرفته می‌شود که قوی بودن جسمانی برای یک ورزشکار کافی نبوده و باید به تقویت جنبه علمی و ایمانی نیز بپردازد. به همین خاطر می بینیم خداوند متعال درکنار قدرت جسمانی و حکومت بر مردم، حکمت و دانش نیز به داوود آموخته و مطالب فراوانی را نیز به او تعلیم می دهد؛ «… وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاء» (بقره/252) در مورد قدرت و توان جسمی حضرت داود مطالب زیادی در تفاسیر بیان شده است که باعث تعجب و شگفت انسان قرار می‌گیرد.
مدرس محترم حوزه علمیه احناف خواف در بیان اهميت ورزش در روایات و اقوال بزرگان اظهار داشت: بر اساس شواهد تاریخی و روایات، پدیده‌ی ورزش و تفریحات سالم اگر هدفدار، سازنده، مفید و عقلانی باشد نه تنها مورد تشویق رهبران دینی و بزرگان قرار گرفته بلکه خود در برخی از آن برنامه‌ها شرکت و یا داوری می‌کردند. «هنگامى که پیامبر از تبوک بر مى‌گشتند، میان یاران خود مسابقه سوارى بر قرار ساختند که اسامه که بر شتر معروف پیامبر سوار بود، از همه پیشى گرفت و برنده شد».
ایشان افزود: زمانی انسان می‌تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد. در بخاری و بسیاری از کتاب‌های حدیثی این جمله (اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً) آمده است.
در حدیث دیگری رسول خدا می‌فرمایند: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِيُّ، خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللهِ تعالي مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ» (مسلم، نسائی و …)
در برخی احادیث به ورزش‌های خاصی مانند: شنا، اسب‌سواری، تیراندازی، دوومیدانی و … اشاره شده است.
در حدیثی پیامبر اکرم(ص) به اسب‌سواری، دوومیدانی و شنا توصیه نموده و این کارها را جزء کارهای مفید و با اهمیت قرار داده‌اند.
در روایتی از مکحول می‌آید که عمر به اهل شام نامه نوشت و فرمود: «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمُ السِّبَاحَةَ وَالرَّمْيَ وَالْفُرُوسِيَّةَ» (کنزالعمال)
ایشان ادامه داد: با کمال تأسّف کسانی که به اینترنت و مواد مخدر اعتیاد پیدا می‌کنند و بیشتر اوقات خود را در آنها مشغول می‌باشند، از لحاظ جسمی ضعیف شده و حتّی کلاً با مشکل مواجه ‌شوند.
ابن سينا معروف به شیخ‌الرئیس ورزش، غذا وخواب را اساس تندرستی مي‌داند. و قبل از هر چيز به بحث پيرامون ورزش مي‌پردازد.
سخنران این هفته نماز جمعه اهل سنت خواف در زمینه هدف از ورزش خاطرنشان کرد: در اسلام هدف از ورزش، جمع مال و ثروت و کسب وجهه و شهرت نیست؛ بلکه وسیله اى براى سالم زیستن، قوی بودن، بهتر عبادت کردن و خدمت بهینه به خلق است.
مهمترین هدف ورزش بندگی خداوند است. در دعا مى‌آید: «قَوِّ عَلى خِدمَتِکَ جَوارِحى» و یا می‌آید: «اللهم قوّنى فی هذا الیوم على اقامة امرک»؛ بدون تردید تقویت جسم، بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن مى طلبیم.
هدف دیگر ورزش این است که در انسان غریزه قدرت طلبی، برتری‌جویی و مبارزه وجود دارد. ورزش و مسابقات ورزشی اگر در محیط و جوّ سالم برگزار شوند، زمینه اشباع این غریزه از طریق صحیح را فراهم می‌سازند. اگر این غریزه و سایر غرایز، کنترل نشده و به مسیر صحیح هدایت نشوند، برای جامعه بشری مشکل‌ساز و مساله آفرین خواهند بود.
خداوند زحمت و تحمل سختي براي تحصيل روزي حلال را براي هر فرد مسلمان لازم دانسته است، به همین دلیل هدف دیگر ورزش آمادگی حاصل نمودن برای کار و تلاش بیشتر است.
کمک به همنوع یکی دیگر از اهداف ورزش می‌باشد.
تجربه ثابت کرده است که اوقات فراغت و بیکاری، جوانان را به افکار منحرف می‌کشاند، به همین دلیل هدف دیگر ورزش پر کردن اوقات فراغت به کاری که مفید باشد، است.
ایشان در بیان توصيه به ورزشکاران گفت: یک ورزشکار قبل از اینکه قهرمان شود باید قهرمان در اخلاق و رفتار باشد و زکات پیروزیش را نیکی کردن به دیگران و احسان و گذشت قرار دهد. به همین جهت اوج توان جسمی و قدرت ورزشکار باید به جایی برسد که عمل به ارزش‌های انسانی را برای خود تکلیف و سرمشق بداند و سرلوحه زندگی خود قرار دهد، که تقوا، دانش و بینش، گذشت و بخشش، حمایت از مظلوم، غلبه بر هوای نفس و توجه به ارزش‌های انسانی و اخلاقی گونه‌ای از انتظارات قرآن و اسلام می‌باشد. یک ورزشکار باید از: تكبر، خشونت، كينه ورزى و فحاشى در ورزش دوری کند.
ایشان همچنین در زمینه ورزش بانوان اظهار داشت: تمامی مخلوقات خداوند به نوعی نیازمند تحرک بدنی مناسب هستند و اسلام همان‌گونه که بیان شد یکی از طرفداران فعالیت بدنی بشر اعم از زن و مرد کوچک و بزرگ است و به زن به دیده احترام می‌نگرد. ولی بی‌حجابی، آرایش، بی‌بند و باری، آزادی زن به معنای غربی، اختلاط مرد و زن در محافل، پوشیدن لباس‌های تنگ و بدن‌نما همه و همه زمینه را برای تخریب جامعه اسلامی فراهم می‌کند و مضرات زیادی به بار می‌آورد. خلاصه نفس ورزش برای بانوان مانعی ندارد، اما اگر در محافلی که مردان هم حضور دارند به‌خاطر مفاسدی که دارد جایز نیست و ورزش بانوان دارای شرایط خاص خود است که بدون رعایت آن شرایط ورزش بانوان مفاسد زیادی برای جامعه به بار خواهد آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *